قسمت نشد ببینمت ،خدانگهداری کنم فرصت نشد بمونم و از تو نگهداری کنم گفتم اگه ببینمت دل کندنم سخته برات اگه یه وقت بگی نرو رفتن پر از درده برام گفتم صداتو نشنوم ندیده از پیشت برم پشت سرم زاری نکن چی کار کنم مسافرم...
من میرم ولی باز ،تو بدون همیشه یاد تو از خاطر من، فراموش نمیشه گل من خوب می دونی، بی تو تک و تنهام عزیزم اگه تو نباشی می میرم....
نامه رو تا تهش بخون گریه نکن طاقت بیار نامه رو خط خطی نکن دو جمله رو هم دووم بیار باور نکن یه بی وفام نامه میذارم و میرم نه ، قسمت زندگی اینه به کی بگم مسافرم...
سهم من از تو دوری تو لحظه های بی کسیم قشنگی قسمت ماست که ما به هم نمی رسیم.......
من میرم ولی باز ،تو بدون همیشه یاد تو از خاطر من، فراموش نمیشه گل من خوب می دونی، بی تو تک و تنهام عزیزم اگه تو نباشی می میرم....
همیشه زنده می مونه با یاد تو ترانه هام منو ببخش اگه بازم ، اشکام چکید رو نامه هام دیگه تموم شد فرصت ، خاطره هام پیشت باشه تموم خاطرات خوش ، خدانگهدارت باشه.......
و این آخرین آفتابِ عمرم بود آخـرین سپـیده قـبل از مـرگ در مـیـان سیاهــی اوهــام من در انـدیشة همیـن یک برگ آخـرین بـرگِ دفـترِ عمرم کـه شده پاره پاره و بی رنگ زنـدگی یکی ، دو روزی بــود روز اول با مـن و دیگری در جنگ به هنگام گریه چون سیل و به هنـگام سـوختن شـد سنـگ سنگِ آتشینِ دهر کوبید و درآن دم شعله زد بر وجودم رنگ و کنون بر سرم افـکند ســــایـة کبـــودِ مــــرگ
***************
+نوشته شده در دوشنبه 89/5/25ساعت 4:0 عصرتوسط سپیده |
|
نظر