بیشتر همسرانی که دچار مشکل روحی روانی ناشی از سوءظن، بهویژه در آغاز زندگی مشترک میشوند، خود نیز در ابتدا خواهان چنین نگرش و روشی نبودهاند. اگر پای درد دلهای آنها بنشینیم، خواهیم فهمید که بیشتر آنها به علت عدم شناخت صحیح از یکدیگر و یا در برخی موارد، به خاطر مخفی کردن واقعیت، طعمه دام وسوسهانگیز سوءظن شدهاند و متاسفانه هیچکس به آنها نیاموخته که چطور از دام این افکار آزاردهنده رها شوند. از منظر دین نیز گمانهای نادرست، گناه شمرده میشوند. حتما این آیه قرآن را که به صراحت، مومنان را از این رذیله اخلاقی برحذر داشته، خواندهاید که: «... وقتی به همسرم سوءظن پیدا کردم او را بیدرنگ کشتم و حالا پشت میلههای زندانم و دختر 4سالهام یتیم و بیمادر شده. این، شک بود که ایمانم را از من گرفت و من با دست خودم زن و بچهام را نابود کردم. خیلی دیر فهمیدم که شکام بیپایه بود و مردی که از خانهمان بیرون آمد، مامور برق بوده. کاش هرگز تصمیم عجولانه نمیگرفتم...» دکتر نرگس طالقانی : چگونه افکار مشکوکمان را به همسرمان بگوییم؟ برخی رفتارها مانند شک، وسواس، استرس، اضطراب و تردید در وجود همه افراد پیدا میشود و میتوانم بگویم که داشتن اینگونه رفتارها در حد کم و متعادل برای تمام افراد لازم است. اما اگر این رفتارها از حد تعادلشان خارج و بیشتر از انتظار ما یا اطرافیانمان شود، دیگر یک ضرورت نیستند و میتوان آنها را رفتارهای بیمارگونه یا حتی بیماری روانی دانست که نامگذاری آن به شدت و ضعفش بستگی دارد. در مورد شک و تردید و شکاک بودن افراد، مخصوصا زوجها به یکدیگر باید عرض کنم که معمولا دو نوع مختلف از شک بین زن و شوهرها حاکم است. اولین صورت این است که فرد بدون اینکه حرکتی یا حرفی از همسرش دیده یا شنیده باشد به او شک میکند و اینگونه افراد حتی به خودشان هم شک دارند. این نوع شک، ارتباط کوچکی هم با وسواس دارد؛ بهترین کار این است که با تمرین زیاد، خودشان را اصلاح کنند؛ مثلا وقتی درباره همسرشان چیزی ندیدهاند و نشنیدهاند، بیخودی او و خودشان را آزار ندهند. البته علاوه بر تمرین کردن، گاهی لازم است با یک مشاور صحبت کنید تا بتوانید این مشکل را حل کنید. نوع دیگر شک و تردید در مورد برخورد با دیگران و مخصوصا همسران نسبت به یکدیگر است. این شک، خارج از اختیار خود فرد است و خودش به 2 نوع تقسیم میشود. در نوع اول، فرد حرف، عمل یا رفتاری را از همسرش دیده که این رفتار او را به شک واداشته و در نوع دوم، حرف یا کار خاصی نبوده اما همسران بیجهت نسبت به یکدیگر، حساس میشوند. این نوع شک هم نوعی رفتار وسواسگونه است که فرد باید مشکلش را خیلی زود حل کند تا بیشتر از این از نظر روانی تحت فشار قرار نگیرد. راهحل این مشکل هم آن است که مساله را با همسرتان در میان بگذارید و مطمئن شوید که فکرتان درست است یا نه؟ اگر درست نبود که متوجه اشتباهتان میشوید و درصدد اصلاح رفتارهایتان برمیآیید و اگر درست بود هم که حداقل طرف مقابلتان متوجه اشتباهش میشود و سعی میکند رفتارش را درست کند. حالا ببینید، زمانی شما حرکت خطایی از همسرتان میبینید و دیگر مطمئن میشوید که شکتان به یقین تبدیل شده است. مثلا متوجه میشوید که شوهرتان با خانم دیگری رابطه دارد و وقتی هم که موضوع را با او مطرح میکنید، کاملا انکار میکند. در این حالت شما باید در یک فرصت مناسب، ثابت کنید که متوجه این رابطه شدهاید و با دادن یک نشانه به او ثابت کنید که متوجه این رفتارش شدهاید. ممکن است همسر شما از اینکه بفهمد شما متوجه رفتارش هستید، شرمنده شود و دیگر خطایش را تکرار نکند ولی اگر شما نتوانید درست حرفهایتان را به او انتقال دهید، وضعتان بهتر که نمیشود هیچ، تازه ممکن است رویتان هم به یکدیگر باز بشود و دیگر همسرتان هیچ ناراحتی بابت انجام کارهایش نداشته باشد.
محبوبیت در دل ها انسان موجودی است که برای زندگی اجتماعی آفریده شده و هنگامی که احساس کند دوست داشتنی و مورد پذیرش نیست، احساس بدبختی و تیره روزی میکند. واقعیتی که شامل من، تو و همه مردم دنیا میشود. برای ایجاد روابطی دوستانه و شادی بخش چه باید کرد؟ ما در دنیایی بزرگ با مردمی زندگی میکنیم که آرزومند گرمای دوستی، شادی، لبخند و همراهی ما هستند و هنگامی میتوانیم این موهبتها را به خود و دیگران هدیه دهیم که یک قانون طلایی را به کار ببندیم. حتما شنیدهاید که باید با دیگران به گونهای رفتار کرد که مورد پسند آنها است اما شاید این نکته کلیدی را نشینده باشید که هرگز نمیتوان کسی را مجبور کرد همین کار را متقابلا در برابر شما انجام دهد. این همان قانون طلایی است که سیاست شاد زیستن نامیده میشود. انجام این قانون به شخصیتی آماده و پرورش یافته و یکدلی و انتقال فکر نیاز دارد؛ به توانایی برای قرار گرفتن در جای دیگری و احساس کردن احساسات او. |
Aboutطول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
Home
|